کل یوم عاشوا...
در یک جامعۀ اسلامی که ارزشها حاکمیت دارند و در فرهنگ و قانون نهادینه شده است، معلوم است که تظاهر به ارزشها و نفاق هم باب میشود و سودجوییها و تخریبهای فراوانی هم در پیخواهد داشت. یکی از آثار مخرب آن زده شدن مردم از ارزشها و حاکمیت ارزشی است. یکی از آثار مخرب دیگر آن باز شدن راه نفوذ و رخنه به بدنۀ حاکمیت و زمینهسازی برای استکبار و استبداد است. این مهمترین مشکل سیاست در جامعۀ اسلامی است که باید از آن عبور کرد و جامعه را از آسیبهای آن نجات داد.
برای رهایی از نفاق نباید سیاست و معنویت را از هم جدا کنیم و ارزشها را در سیاست نادیده بگیریم تا از این طریق مانع رواج تظاهر و تخریب ارزشها شویم. این اولین راه حلی است که به ذهن افراد سطحی نگر میرسد که ارزشها را حذف کنند تا مورد سوءاستفادۀ متظاهرین قرار نگیرد. راه حل صحیح این است که در عرصۀ سیاست آنقدر بر ارزشها پافشاری کنیم و آنها را تبیین کنیم، تا کسانی که متظاهر هستند طی امتحاناتی کنار بروند و طاقت نیاورند و خود را رسوا نمایند. این برخلاف نظری است که معتقد است باید معنویت و سیاست را از هم تفکیک کرد تا صورت مسئله پاک شود. نه، باید مسئله را حل کرد و سیاست و معنویت و دیانت را توأمان بخواهیم و دوران بروز نفاق که طبیعتاً پیش میآید را با پافشاری بر ارزشها و تبیین دقیق آنها به خوبی پشت سر بگذاریم. چون اهل تظاهر به معنویت معمولاً زیاد طاقت ایستادگی ندارند و بالاخره پرده از باطن خود برمیدارند.
یکی دیگر از راهکارهای گذر از نفاق در عرصۀ سیاست، که البته بعد از راهکار پیشین قابل تحقق است، سختگیری نسبت به سیاسیون است. هم مردم سختگیرانه، اگرچه با حفظ حسن ظن، با سیاستمداران کلان برخورد کنند و هم مسئولان کلان با اطرافیان و گماردگان خود با سختگیری فراوان و حتی گاهی از اوقات با سوءظن برخورد کنند. چون قدرت مشتریان زیادی دارد که حاضرند به خاطر رسیدن به آن متظاهرانه هم رفتار بکنند و حتی گاهی ممکن است بعضیها خودشان هم ندانند که غرق جذابیت قدرتند نه شیفتۀ معنویت و دیانت، و بعد به مرور این نفاق پنهان آنها آشکار شود.
امام زمان(ع) به دو گروه خیلی سخت میگیرند؛ گروه اول، دشمنان اسلام و گروه دوم، فرمانداران تحت فرمان خود. حضرت نسبت به عموم مردم سختگیر نیستند، اما به یاران خود که قدرت و مسئولیت سیاسی در دست دارند، خیلی سخت میگیرند و از آنها انتظار تقوا، دیانت، ایثار و ازخودگذشتگیهای خیلی بیشتری دارند. نتیجه این خواهد شد که دیگر کسی با تظاهر و نفاق وارد عرصۀ سیاست نخواهد شد، چرا که میبیند عرصۀ بسیار سختی است و منافع مادی و دنیوی هم در آن وجود ندارد.
قصه ی بهمن
یکی بود یکی نبود، غیراز خدا هیچکس نبود، جز یکی یارخدا،
نام او روح الله،
آنکه بود مظهرمهر، آنکه شد نورسپهر،
شهرتاریک و سیاه،
مردمان مرده و بی روح و نوا،
او با بانگ رس، هی میزد برهمه کس،تا صدایش همه جا
ته ها بیدار،
مست ها هوشیار،
قصه بسیار زیباست ، قصه ای بی همتاست .نهضتی جاویدان، رهبرش روح خداست .
مردگان زنده شدند، زندگی رنگی دگر، شد زمستان چو بهار
عده ای با ایمان ، با صفات شیران ،پاسدار و بیدار ، انقلابی هوشیار
دل ها مات و خموش ، بزدلانی چون موش ،گرد خود چرخیدند .
وه چه جنجالی بود!
جای ما خالی بود!
باز با بانگ رسا ، می سرودند تکبیر،
یارانش همه جا، با سلاح وحدت .
قصه ام طولانیست ،
وقت تنگ باشد و کم ، هرچه بود زود گذشت ، دوران ماتم و غم ،
ماه بهمن که دمید، رهبراز راه رسید،
گاه تاریکی گذشت ، شام شد صبح سپید
نهضتی جاویدان، در پناه قرآن، خاطراتی زیبا، رهبرش روح الله .
#دهه-فجر
دوباره ماه بهمن از در آمد/ به یادم خاطرات دلبر آمد
خوش آن سال و خوش آن ماه و خوش آن روز/که از ره آمد آن مهر دل افروز
بزد مطرب که ایران گشته پیروز/ دگر این انتظار ما سر آمد
چو هشت و چار شد از ماه بهمن/ چهان مرده شد یک باره گلشن
گلستان شد به یادش گل به دامن/ که از دریای رحمت گوهر آمد
عجب حال و هوایی داشت آن روز/ چه شور باصفایی داشت آن روز
چه خوش بلبل نوایی داشت آن روز/ که از چه یوسف کنعان برآمد
یکی از دیده اشک شوق جاری/ یکی از سجده بود اندر کناری
یکی از کف بداده اختیاری/ که دیگر آن شب هجران سر آمد
یکی در راه او جان ها فشانید/یکی در راه او گل می نشانید
یکی خود را به راهش می کشانید/ که از ره زاده ی پیغمبر آمد
سراسر عشق بود و جان فشانی/ سراسر عیش بود و شادمانی
سرور و عیش ما شد جاودانی/ که جان ما خمینی رهبر آمد
خمینی رهبر آمد/ به ایران او خوش آمد ، او خوش آمد
#دهه_فجر
ای وای مادرم، دوباره دست به بازویت گرفتی و مرا پریشان کردی، ای وای مادرم، دوباره پهلویت درد گرفت و مرا در هول و ولا انداختی. بمیرم برای تو مادر خوبم. ای وای مادرم، حال تو به اضطرار و ناله رسیده است و من ضجه میزنم، ای وای مادرم، حیدر کرار پس از تو در این شهر غریبتر از پیش میشود و من بر مظلومیت علی گریانم، کاش فدایتان میشدم با این جگر خون شدهام.
ایام فاطمیه یعنی چه؟
دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) روایات مختلفی وجود دارد است. و از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) بیان شده است. اما میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان.
بنابراین با توجه به رحلت پیامبر اسلام(ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می خوانند.
اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می خوانند.
بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا ۶ روز می باشد، ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.
و شاید علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت(س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س)، ۲۹ روز بوده باشند، حال آنکه در صورت کامل بودن ماههای قبل، روز شهادت ۱۳جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود. چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری ۲۹ روزه و حداکثر ۴ ماه قمری ۳۰ روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند.
اما در عرف، به دهه دوم جمادی الاول، از دهم تا بیستم جمادی الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از اول تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا(س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می شود.
بر عالمیان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوری که دهد شاخه ی طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته ، به قرآن زهراست
سر فصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب وکمال و بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست
ایام فاطمیه بر تمام مسلمانان تسلیت باد
دیروز زهرا(س) ، دخت نبی، عزیزهمگان بود
محرم حریم نبی و ولی وکبریا بود
بهانه خلقت ، تاج سر مومنان بود
درب خانه اش ضریح گلبوسه فرشتگان بود
پناهگاه یتیمان و ابن سبیل بود
سرزنده وشادمان و بانوی اول چهان بود
قاری مدینه و گل محفل مدینه بود
محدث بود ومرجع بانوان عالم بود
و امروز………..
و ناگاه چه شد.؟
وقتی پرستوی صلح الهی پرکشید
بعدازنبی، باطن ها ظاهرشد
بظاهر دوست به یکباره دشمن شد
و بعد……
جفا و جور وستم بسوی بیت الوحی آمد
بلای تمام عالم بسوی فاطمه(س) آمد
تازنده بود همدرد، رنج و دردبود
همگان ارث پدربردند واو محروم بود
جای گلبوسه پیامبر(ص)، آماج سیلی خصم شد
پهلویش شکستند، بازویش کبود و محسن اول شهید ولایت شد
آندم……..
آه ازغم حسن مجتبی(ع)، باران اشک حسین سیدالشهداء(ع)
زانوبغل گرفته وشانه بدست زینب کبری(س)
و…….
رخسار گلگون علی مرتضی (ع)
وغوغا درآسمان ……
غلامرضا شهریاری
چقدر مظلوم بودی و علی از تو هم، مظلومتر .
و آنگاه که پدر، در بسترِ ارتحال افتاد، قلبت شکست .
هیچوقت، تو را چنین غمگین ندیده بودم .
پدر که گریههایت را دید، در آغوشت کشید؛ هر چند خود نیز میگریست! راستی! نگفتی پدر، برایت چه گفت؟
چه زود او را فراموش کردند و حرفهایش را! چه زود، تو را خشمگین کردند و خدا را .
آمده بودند تا علی را بِبَرند. یادت میآید؟ هر چند، به یاد آوردنش نیز قلبم را میآزارد. هر چند، هیچکس نمیخواهد تو را به یاد بیاوَرَد، اما من شهادت میدهم خونِ تو را و کودک نیامدهات را و «فضه» نیز با من همزبانی خواهد کرد آغوشِ گرم و خونینت را .
تمامِ مظلومیت، در چشمهای علی علیهالسلام جمع شده بود و ریسمان، فریاد را در گلویش میشکست .
دیگر وقتِ نشستن نبود. انگار پیامبر بود که برخاست و از پسِ پرده ـ در مسجد مدینه ـ سخن گفت؛ برآشفت و تو ـ دیگر ـ هیچ نگفتی؛ هر چند کودکانت را در برابر دیدگان اشکبارِ علی علیهالسلام در آغوش گرفتی؛ هر چند علی علیهالسلام ۳۰ سال، تنها شد؛
هر چند … .
به گریه ام نخندید، خوابآلوده مردم مدینه! گریه من، ذوالفقار من است. دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را با گریه چه نسبتی است؟ مرا با گریه نسبتی نیست؛ اگر گوشتان را سر شنیدن ندای حق باشد، مگر جز گریه، راه چارهای هست برای بیدار کردن شما؟! گریهام، ذوالفقار من است؛ پس بهراسید از گریه فاطمه تا دامن خوابتان را نگیرد و از نادانی بیدارتان نکند!
?❤?
#داستان_های_معنوی?
▪شخصی به یكی از خلفای دوران خود مراجعه و درخواست كرد، تا در بارگاه او به كاری گمارده شود.
▫خلیفه از او پرسید: قرآن میدانی؟
▪او گفت: نمیدانم و نیاموختهام.
▫خلیفه گفت: از به كار گماردن كسی كه قرآن خواندن نیاموخته است، معذوریم.
▪مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقهی خود، به آموختن قرآن پرداخت.
▫مدتی گذشت، تا این كه از بركت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید كه دیگر در دل نه آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه.
▪پس از چندی،خلیفه او را دید و پرسید:
«چه شد كه دیگر سراغی از ما نمیگیری؟»
▫آن آزادمرد پاسخ داد:
«چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم كه از خلق و از عمل بینیاز گشتم»
.
▪خلیفه پرسید:
«كدام آیه تو را این گونه بینیاز كرد؟»
▫مرد پاسخ داد:
«مَن یَتّقِ اللّه یَجعَل لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب ؛
?? هر كس از خدا پروا بدارد و حدود الهی را رعایت نماید،
خدا برای بیرون شدن او از تنگناها، راهی پدید میآورد و از جایی كه تصور نمیكند، به او روزی میرساند و نیازهای زندگیاش را برطرف میسازد».?(سوره طلاق، آیات 2 و 3)
┄┅┄※♥※┄┅
? آرامـــش الهــی ?
تمرین کنیم خادمی شهدا را…
خادم شدن به پیراهن خادمی و چسباندن پلاک خادمی بر روی سینه و پر خادمی نیست!
خادم الشهدا بودن یک تفکر است!
تفکر و سبک زندگی…
شهدا تمرین کردند سبک زندگی اهل بیت را…
شهدا برای رسیدن به مقام خادمی اهل بیت علیهم السلام تمرین کردند…
حتی نحوه شهادتشان را هم الگو گرفتند!
شهید گمنامی که بر روی پیراهنش نوشته بود میخواهم همانند مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها بی_نشان باشم…
شهیدی که پیکر بی_سرش تفحص شد!
نوشته ای در جیبش پیدا شد…
که میخواهم مثل اربابم حسین علیه السلام شهید شوم…
که جمجمه اش بالای نی پیدا شد…
خادمی الگو گرفتن از سبک زندگی ست!
محرم فرصت خوبی ست برای تمرین…
تمرین سبک زندگی شهدا…
.
خادم به مقامی می رسد که؛
سلمان منا اهل بیت می شود!
از اهل بیت علیهم السلام شد…
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
سلمان منا اهلالبیت…
سلمان از اهل بیت ما است…
تمرین کنیم!
خادم شدن را…
خادم الشهدا؛
که از شهدا می شویم…
نه شبیه شان!
از_شهدا
دقت در دیدن
دقت در کلام
دقت در شنیدن
مقدمه ی از شهدا شدن است…
و حالا در شهر صحنه ی نبرد است…
نبرد حرف حق و باطل !
نبرد پاکی و فساد !
نبرد انصار امام بودن و اعوان شیطان بودن !
آن کسی پیروز این نبرد است که؛
شهید باشد!
یا شهیدانه زیسته باشد…
این ایام،روزهای قول و قرار
مثل شهدا قرار بگذاریم و پای قرار بمانیم…
اگر چشم،چشم بشه!
اگر گوش،گوش بشه!
آنوقت،شهدا رخ نشان خواهند داد…
به قول حاج حسین یکتا:
اگر پرده بره کنار،می بینید که شهدا میگن؛
بیاید،بیاید…
خادم_شویم
بندگی در زندگی را از شهدا الگو بگیریم…
✔#در_آرزوــےْشهَــــــادت✔
رفاقت با شهدا دو طرفه ست…
عاشق شهدا باشی
و شبیه شهدا زندگیکنی
آخرش عاقبت به خیر میشی…
#مثل_شهیدان
ـ•┈┈••✾• ? ? ? •✾••┈┈•ـ