کل یوم عاشوا...
در تمنّـای نگـاهت بی قــرارم تـا بیــایی
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خـاک لایق نیست آقا تا به رویش پا گذاری
در مسیرت جان فشانم گل بکـارم تا بیایی
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
بسم الله الرحمن الرحیم…اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه…
سلام اقا…
حالتان خوب است؟
چه می کنید با غربت و تنهایی ای که میراث پدران مظلومت بود و اکنون به شما رسیده است؟
اگر از حال ما بپرسید همه اش ملال است از دوری شما…
ملال است از دیدن حال و روز این روزهایمان…
از دیدن انسان نماهایی که به جایت نشسته اند و نسخه دنیا را می پیچند… برای اقتصادمان و دلارهایشان برنامه می ریزند… برای خانواده هایمان طرح می دهند… برای سیاست و مملکت داری مان نطق می کنند… برای امنیت و حریم مان نقشه می کشند و برای داشته هایمان پای میز مذاکره…یانه…میز محاکمه می کشندمان…
حال دنیایمان خوب نیست…
عده ای خوشبختند و خیلی ها نه… عده ای همه چیز دارند و خیلی ها هیچ… عده ای سازمان حقوق بشر دارند، شورای امنیت دارند، بانک جهانی دارند، اما سهم خیلی ها تنها کمیساریای عالی امور پناهندگان و اوارگان است و بس…
عده ای انقدر دارند که توان شمارشش را ندارند او خیلی ها انقدر ندارند که توان زنده ماندن…
بی تو سخت میگذرد بر ما… اقا…
نگذار به بی تو بودن عادت کنیم… نگذار درد و رنج هایمان را حاصل تقدیر بدانیم و راضی شویم به همیشه زیردست بودن، همیشه محروم ماندن، همیشه طعم استضعاف را چشیدن…
نگذار عادت کنیم که عده ای قلیل تصمیم بگیرند و عده ای کثیر تاوانش را دهند… نگذار عادت کنیم که وتو حقیست قانونی… نگذار به قانون هایشان عادت کنیم، به قانونگذارانشان، به مجریانشان، به قضاوتشان…
نگذار انچنان به بودنشان عادت کنیم که یادمان برود جای تو را گرفته اند، یادمان برود که حکومت حقی است که تنها به اهلش می رسد و هر که غیر او تکیه زند بر این مسند، ظلم کرده است بر بشریت… نگذار عادت کنیم بر این ظلم…
کاش… بیایی اقا…
بیا و به یادمان آور که حقمان این زندگی نیست، حقمان کوچک ماندن نیست، حقمان در حصار دنیا دست و پا زدن نیست…
به یادمان اور که آسمان و زمین با همه وسعتش برای ما تنگ است، ما آمده ایم که بزرگ شویم، آمده ایم که بی نهایت شویم…
بیا و از بنیان برکن نظامی را که جایزه صلح می دهد بر جلادانش و مدال افتخار می اویزد بر گردن گردنکشان…
بیا و نظمی نو درانداز تا بفهمند که حکومت رداییست که تنها برازنده قامت محمد (ص) و آل محمد (ص) است…
*آیا دیدن امام زمان(عج) دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی میشود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟
دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانهروز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمیشود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسانهای معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه میکردند و حتی گاهی با آنها مخالفت میکردند.
دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمیشود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دستگیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.
مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را میبیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.
احمد بن حسن بن ابیصالح خجندی، مدتی در جستوجوی امام زمان(عج) شهرها را میگشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود، عاقبت نامهای از طریق حسینبن روح به این مضمون برای حضرت مهدی(عج) نوشت: «دل من، شیفته جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو میکوشم، تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».
جواب آمد: «هر کس در خصوص من جستوجو و تجسس کند، مرا میطلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک شود».
بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات کنیم، چه بسا دیدار حضرت مایه عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایه هلاکت انسان است.
دل انسان پر میکشه واسه یه لحظه نگاه………………..
دلم انگاری گرفته ، قدر بغض یاکریما …
عصر جمعه توی ایوون ، میشینم عین قدیما…
تو دلم می گم آقا جون : تو مرادی من مریدم !
من به اندازه ی وسعم، طعم عشقت رو چشیدم!
کاشکی از قطره ء اشکت کمی آبرو بگیرم …
یعنی تو چشمه ی چشمات ، با نگات وضو بگیرم
برای لحظه ی دیدار ، از قدیما نقشه داشتم …
یه دونه هدیه ء ناچیز، واسه تو کنار گذاشتم …
یادمه یکی بهم گفت هرکی تنهاست توی دنیا …
یه دونه نامهء خوش خط ، بنویسه واسه آقا…
کاغذ نامه رو بعدش ، توی رودخونه بریزه
بنویسه واسه مولاش : خاطرت خیلی عزیزه…
مر حوم ایت الله مجتهدی تهرانی=
یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف پس از اقامه نماز پشت سر ایت الله مدنی دیدم که
ایشان شدیدا می گریند وشانه هایشان از شدت گریه تکان می خورد رفتم پیش ایت الله مدنی
و گفتم =ببخشید اتفاقی افتاده است.که اینطور به گریه افتاده اید؟
ایشان فرمودند ..یک لحظه امام زمان (عج)را دیدم که به پشت سر من اشاره کرده و
فرمودند..اقای مدنی !نگاه کن !شیعیان من بعد
از نماز سریع میدوند و میروند به کار خودشان .وهیچ کدام برای فرج من دعا نمیکنند.انگار نه
انگار که امامشان غایب است!ومن از گلایه ی امام به گریه افتاده ام …..
سلامتی امام زمان و برای تعجیلش صلوات
(الهم صل علی محمد وال محمد—وعجل فرجهم)
غيبت آخرين امام
بيرون آمدن حضرت مهدي ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد كارگزاران و ماموران معتمد عباسي به خانه امام حسن عسكري (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند ، و در چنين شرايطي بود كه براي بقاي حجت حق تعالي ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهي براي حفظ جان آن ” خليفه خدا درزمين ” نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حكمت الهي بر اين تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وي كوتاه گردد ، و واسطه فيوضات رباني ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنماي مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين كيفر كردار امت اسلامي است كه نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علي ( ع ) و فرزندان معصومش روي بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نيز اقدام كرد ، و لزوم نهان زيستي آخرين امام را براي حفظ جانش سبب شد در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما براي اينكه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بيني تشيع پي برند ، به نقل قول پروفسور هانري كربن - مستشرق فرانسوي - در ملاقاتي كه با علامه طباطبائي داشته ، مي پردازيم :” به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، براي هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگي ولايت را زنده و پابر جا مي دارد …
شعری از محمد رسولی/ چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را؟
عقیق: محمد رسولی شاعر جوان کشورمان شعری برای امام زمان سروده که می خوانیم:
چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را؟!
چه علتی بیاورم ندیدن مدام را؟!
شلوغ شد دل من از برو بیای هر کسی
ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را
منم که از تو دورم و صدای تو نمی رسد
وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را
نشانههای آخرالزمان رسیده پشت هم
وکرده است جابجا حلال را، حرام را
کم از جهاد نیست انتظار تو در این زمان
نه ساده نیست، هر کسی ندارد این مقام را
به این یقین رسیدهام که دیدنت ملاک نیست
جهان مگر ندیده بود یازده امام را؟!
تو روزی عدل و داد را اقامه میکنی و من
ز نام قائمت فقط بلد شدم قیام را
بعید نیست عاقبت فقط بخاطر حسین (ع(
تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را
بیا بخواه خون آن ذبیح را که ذبح او
به کربلا تمام کرد حج ناتمام را
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم كن لولیك الحجه بن الحسن
صلواتك علیه و علی ابائه
فی هذه الساعه و فی كل ساعه
ولیا و حافظا وقائدا و ناصرا
و دلیلا و عینا حتی تسكنه ارضك طوعا
و تمتعه فیها طویلا
خدایا، در این لحظه و در تمام لحظات،
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولىّات
حضرت حجّة بن الحسن-
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد-
باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست
و همه از او فرمانبرى مىنمایند
ساکن زمین گردانیده،
و مدّت زمان طولانى در آن بهرهمند سازى