شمع شب تار شده
27 مهر 1394
آنکه چون شمع شب تار شده اب منم
آنکه نامیده و رازینت خود باب منم
آنکه از کودکی اش خون جگر خورد منم
آنکه از جان و دلش رفته دگر تاب منم
آنکه هم ناله ی زهرای جوان بود منم
آنکه بوسیده سر عاشق محراب منم
آنکه از هجر حسن جان و دلش سوخت منم
آنکه از دیده او رفته دگر خواب منم
آنکه در شام بلا داد سخن داد منم
آنکه افکند عدو در دل مرداب منم
آنکه ماه شب خود دیده سر نیزه منم
آنکه بشکست سرش بر در این باب منم
آنکه در کنج خرابه جگرش سوخت منم
آنکه شد همدم آن کودک بی تاب منم
آنکه بخشد گنه هاشمی زار منم