#حکایت
#حکایت
یکی داشت می رفت پایش به سکه ای خورد
فکر کرد سکه طلاست…
نور کافی نبود،
کاغذی را آتش زد تا آن را بهتر ببیند…
دید که یک سکه دوریالی است…
بعد دید کاغذی که آتش زده
یک اسکناس هزار تومانی است…
با خودش گفت چی رو بخاطر چی
آتش زدم؟؟؟
این واقعیت زندگی خیلی از ما آدم هاست…
اغلب چیزهای عظیم را
به خاطر چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم
و خودمان هم خبر نداریم…..
زندگی مثل...
زندگی مثل…
یک کتاب است
بعضی
فصلها ناراحت کننده
و بعضی فصلها شاد
بعضی هیجان انگیزند
اگرفصلی را ورق نزنی هرگز
نمیفهمی که درفصل
بعدی چه چیزی
انتظارت را میکشید.
هرکی دلش گرفته وهنوز نرفته کرببلا
هرکی دلش گرفته وهنوز نرفته کرببلا
با من بیاد بریم جنوب مرکزعشق بخدا
نماهنگ | یک پیام تاریخی در ساعات اول جنگ
? نماهنگ | یک پیام تاریخی در ساعات اول جنگ
?️ ساعاتی پس از بمباران فرودگاه مهرآباد توسط رژیم صدام، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نماینده حضرت امام خمینی پیامی را خطاب به ملت ایران بصورت رادیویی تلفنی صادر میکنند. ایشان در این پیام تاریخی ملت را رسما از تهاجم صدام به کشور باخبر کرده و آنان را به حفظ آرامش و رد شایعات دعوت میکنند و به مردم اطمینان میدهند که ارتش جمهوری اسلامی در برابر تجاوزکنندگان خواهد ایستاد.