کل یوم عاشوا...
دلم انگاری گرفته ، قدر بغض یاکریما …
عصر جمعه توی ایوون ، میشینم عین قدیما…
تو دلم می گم آقا جون : تو مرادی من مریدم !
من به اندازه ی وسعم، طعم عشقت رو چشیدم!
کاشکی از قطره ء اشکت کمی آبرو بگیرم …
یعنی تو چشمه ی چشمات ، با نگات وضو بگیرم
برای لحظه ی دیدار ، از قدیما نقشه داشتم …
یه دونه هدیه ء ناچیز، واسه تو کنار گذاشتم …
یادمه یکی بهم گفت هرکی تنهاست توی دنیا …
یه دونه نامهء خوش خط ، بنویسه واسه آقا…
کاغذ نامه رو بعدش ، توی رودخونه بریزه
بنویسه واسه مولاش : خاطرت خیلی عزیزه…
مر حوم ایت الله مجتهدی تهرانی=
یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف پس از اقامه نماز پشت سر ایت الله مدنی دیدم که
ایشان شدیدا می گریند وشانه هایشان از شدت گریه تکان می خورد رفتم پیش ایت الله مدنی
و گفتم =ببخشید اتفاقی افتاده است.که اینطور به گریه افتاده اید؟
ایشان فرمودند ..یک لحظه امام زمان (عج)را دیدم که به پشت سر من اشاره کرده و
فرمودند..اقای مدنی !نگاه کن !شیعیان من بعد
از نماز سریع میدوند و میروند به کار خودشان .وهیچ کدام برای فرج من دعا نمیکنند.انگار نه
انگار که امامشان غایب است!ومن از گلایه ی امام به گریه افتاده ام …..
سلامتی امام زمان و برای تعجیلش صلوات
(الهم صل علی محمد وال محمد—وعجل فرجهم)
غيبت آخرين امام
بيرون آمدن حضرت مهدي ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد كارگزاران و ماموران معتمد عباسي به خانه امام حسن عسكري (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند ، و در چنين شرايطي بود كه براي بقاي حجت حق تعالي ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهي براي حفظ جان آن ” خليفه خدا درزمين ” نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حكمت الهي بر اين تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وي كوتاه گردد ، و واسطه فيوضات رباني ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنماي مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين كيفر كردار امت اسلامي است كه نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علي ( ع ) و فرزندان معصومش روي بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نيز اقدام كرد ، و لزوم نهان زيستي آخرين امام را براي حفظ جانش سبب شد در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما براي اينكه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بيني تشيع پي برند ، به نقل قول پروفسور هانري كربن - مستشرق فرانسوي - در ملاقاتي كه با علامه طباطبائي داشته ، مي پردازيم :” به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، براي هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگي ولايت را زنده و پابر جا مي دارد …
بیماری در کربلا
بیماری در کربلا در اسناد تاریخی از زمان عروض بیماری حضرت زین العابدین (علیه السلام) خبر صریحی وجود ندارد آنچه به صورت قطعی می توان ادعا کرد بیمار بودن حضرت در شب عاشورا است و این بیماری نیز به گونه ای نبوده که حضرت را از حضور در جمع اصحاب مانع شود. حضرت می توانستند بنشینند و در جمع حاضر باشند و یا رفتار پدر را تحت نظر داشته و کلام او را بشنوند و به گریه افتاده و سکوت کنند. علی بن الحسین (علیه السلام) فرمودند: (هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای اینکه آنها را مرخص کند.) من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می گوید بشنوم و « من در آن هنگام مریض بودم »، پس شنیدم که پدرم به اصحابش می فرمود. . . . همچنین نقل شده که حضرت سجاد (علیه السلام) فرمودند « من در آن شبی که پدرم در صبحش به شهادت رسید نشسته بودم. «و عمّه ام حضرت زینب نزد من مشغول پرستاری من بود »، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جون » بنده ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می کرد و پدرم اشعاری را قرائت می کرد. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آنکه من آن را فهمیدم و آنچه را می خواست، دانستم. پس گریه راه گلویم را بند آورد. اشکهایم را پاک کردم و سکوت اختیار کردم و دانستم که بلا، نازل شده است. ولی عمه ام هم آنچه من شنیدم شنید و او زن است و زنها دارای رقّت قلب و جزع می باشند، پس نتوانست خود را کنترل کند تا آخر حدیث شریف که مفصل داستان برخورد حضرت زینب با امام حسین علیه السلام و غش کردن حضرت زینب و بهوش آوردن ایشان و کلام امام حسین علیه السلام با خواهر، از طرف حضرت سجاد (علیه السلام) نقل می شود و سپس می فرماید: بعد پدرم حضرت زینب را آورد تا او را کنار من به زمین نشانیده. (جهت مطالعه مفصل این قضیه رجوع کنید به تاریخ طبرسی جلد 3، صفحه 316 و یا الارشاد، شیخ مفید، صفحه 232 ). بنابراین حضرت فقط در شب عاشورا مریض بوده اند و البته این مرض در روز عاشورا به خصوص در هنگام وداع آخرین با پدر به شدت رو به وخامت گذاشته و حال جسمانی حضرت در آن موقع بسیار وخیم گزارش شده است که دیگر حتی توانایی نشستن هم نداشته اند. مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار از کتاب (المقتل) احمد بن حنبل نقل میکند که سبب بیماری امام سجاد علیه السلام در کربلا این بود که گوشه ای از یک زره دستش را مجروح کرد. این مطلب را نمیتوان قطعا رد یا قبول کرد ولی به هر حال با توجه به ضرورت ادامه حیات حضرت امام زین العابدین علیه السلام بعد از پدر بزرگوارش، حکمت الهی اقتضا می کرد تا او در هنگامه نبرد در روز عاشورا، مریض باشد.
امام سجاد عليه السلام در روز عاشورا
امام سجاد عليه السلام در روز عاشورا در زمینه وضعیت جسمانی حضرت سجاد علیه السلام در روز عاشورا نقلهای تاریخی متفقند که آن حضرت در این روز دچار بیماری شدیدی بودند، به صورتی که مطلقاً از امکان حضور در نبرد برخوردار نبوده و در خیمه مخصوص استراحت می کردند و حضرت زینب سلام الله علیها مرتب از ایشان پرستاری می نموده اند و حالشان طوری بوده که حتی نمی توانستند در مقابل پای پدر بایستند. اولین نقل قولی که از حضرت علی بن الحسین علیه السلام در روز عاشورا انجام شده این است که حضرت فرمودند: چون سپاه دشمن به دست حضرت حسین علیه السلام رو نمود. آن حضرت دستش را بلند نموده و عرض کرد: «اللهم انت ثقتی فی کلَ رب. . . تا آخر که حضرت دعای بلند و ملکوتی نمودند.» نقل قول دیگری که از حضرت سجاد علیه السلام در روز عاشورا رسیده، مربوط به قصه تناول یک سیب از طرف پدرشان است. نقل قولی از حضرت که امام سجاد علیه السلام می فرمایند: از او شنیدم که این را ساعتی قبل از شهادتش می فرمود. همچنین حضرت زین العابدین علیه السلام فرموده اند: چون که امر بر حضرت حسین بن علی بن ابی طالب سخت شد کسانی که با او بودند به او نگریستند پس حضرتش به خلاف همه آنان بود. چرا که آنان هر چه امر مشکلتر و سختتر می شد، رنگشان تغییر می کرد و ارکان بدنشان می لرزید و قلوبشان مضطرب بود ولی امام حسین علیه السلام و بعضی از همراهانش که از خصائص اصحاب او بودند، رنگهایشان می درخشید و اعضاء و جوارحشان آرام می گرفت و نفوسشان از حالت آرامش برخوردار بود. پس بعضی از آنان به بعض دیگر گفتند که: نگاه کنید ابداً از مرگ باکی ندارد. و سپس حضرت سجاد علیه السلام سخنان گهربار پدر را خطاب به اصحابش نقل می کنند. (برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به «موسوعه کلمات الحسین»، اعداد و عهد تحقیقات باقرالعلوم، صفحه 497) همچنین از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خونها از بدنش می جوشید، من را به سینه چسبانید و فرمودند: «ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه صلوات الله علیها من را تعلیم نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر در حاجتها و امور مهم و غم و غصه ها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل می شود و کارهای بزرگ و سهمگین؛ فرمود بخوان: بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس ان المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا » و بالاخره آخرین مطلبی که از حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عاشورا تا قبل از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان می باشد.
سخنان کوتاه از امام سجاد علیه السلام
سه چیز نجات بخش مؤمن است: این که زبانش را از غیبت مردم باز دارد، خود را به چیزی مشغول کند که در دنیا و آخرت او را سود دهد و بر گناهان، بسیار گریه کند.
نگاه محبت آمیز مؤمن به صورت برادر ایمانی خود، عبادت است.
نشان معرفت (خداشناسی) و کمال دین مسلمان، ترک سخنان بیهوده، کم تر جدل کردن، و بردباری و خوش خویی است.
مبادا به گناهی که می کنی شادمان شوی که شادمانی به گناه، بدتر از ارتکاب آن است.
در شگفتم از آن کسی که از طعام از ترس زیان آن می پرهیزد، اما از گناه به سبب زشتی آن نمی پرهیزد.
همه خیر در این است که انسان خود را (از آلودگی ها) نگه دارد.
شرافت در فروتنی، و عزت در پرهیزگاری، و بی نیازی در قناعت است.
اگر مردم بدانند که در طلب علم چه فوایدی است، آن را می طلبند، اگر چه با ریختن خون دل و فرو فتن در گرداب ها باشد.
هر کس خود را گرامی داند، دنیا نزد او خوار است.
سلام دوستان این حسینه ی بزرگ ده بنادکوک دیزه است…………………. در شب عاشورا
آداب ختم
همۀ ختومات از جمله ختم زیارت عاشورا آدابی دارند که رعایت آنها شایسته است:
1. با وضو باشد؛
2. رو به قبله باشد؛
3. با توجّه کامل انجام پذیرد؛
4. به قصد قربت باشد؛
5. به دور از هر گونه ریا و تظاهر انجام پذیرد؛
6. در صورت امکان در اماکن مقدّسه و مشاهد مشرّفه انجام شود؛
7. در صورت امکان در ساعت معیّن انجام شود؛
8. در صورت امکان در مکان معیّن انجام پذیرد؛
9. بدون تکلّم در وسط باشد؛
10. با تن پاک، جامۀ نظیف، به دور از لقمۀ شبههناک باشد.
در مورد ختم زیارت عاشورا علاوه بر آداب یاد شده، رعایت چند نکتۀ دیگر مناسب است:
1. غسل زیارت کرده باشد؛
2. رو به سوی کربلا باشد؛
3. در صحرا، پشت بام، جای مرتفع، زیر آسمان باشد؛
4. متن زیارت را با صد لعن، صد سلام و سجده انجام دهد؛
5. قبلاً زیارت امین الله یا زیارت ششم امیرمؤمنان(ع) را بخواند؛
6. دو رکعت نماز زیارت به جا آورد؛
7. دعای علقمه را بخواند؛
8. بر قاتلان امام حسین(ع) لعنت فراوان کند؛
9. آن را به نیّت تعجیل در امر فرج انجام دهد؛
10. برای تعجیل در امر فرج دعا کند و حدّاقل بگوید:
«اللّهمّ ربّ الحسین، اشف صدر الحسین، و اطلب بثاره، اللّهمّ انتقم ممّن قتله و اعان علیه»
آثار معجزهآسای زیارت عاشورا
آثار معجزهآسای زیارت عاشورا در این صفحات نمیگنجد، ولی به حکمِ آب دریا را اگر نتوان کشید، به قدر تشنگی باید چشید؛ به نمی از یمِ بیکران آن اشاره میکنیم:
1. مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری از استادش مرحوم آیت الله سیّد محمّد فشارکی نقل میکند که به هنگام شیوع وبا در «سامرّاء» ایشان فرمودند:
من حکم کردم بر زنان و مردان از شیعیان سامرّاء که زیارت عاشورا بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح مطهّر حضرت نرجس خاتون، والدۀ ماجدۀ حضرت حجّت(ع) و او را در نزد فرزندش شفیع قرار دهند، تا ایشان نیز در نزد خداوند شفاعت نمایند و من ضامن میشوم که هر کس این عمل را انجام دهد، مبتلا به بیماری وبا نشود.
همۀ شیعیان به این حکم عمل کردند و هیچ کس مبتلا به وبا نشد.
این مطلب به قدری روشن بود که سنّیها از روی شرمساری مردههای خود را شبانه دفن میکردند و به «حرم مطهّر عسکریّین(ع)» میآمدند و میگفتند:
ما به شما درود میفرستیم آن گونه که شیعیان میفرستند.
2. در عهد زعامت مرحوم آیت الله حاج سیّد محمّد حجّت کوهکمری قحطی و گرانی سختی پدید آمد، آن مرحوم چهل نفر از طلّاب مهذّب و متدیّن را دستور داد که به «مسجد جمکران» مشرّف شوند و در پشتبام مسجد به صورت دستهجمعی زیارت عاشورا را با صد سلام و صد لعن و دعای علقمه بخوانند، آنگاه به حضرت موسی بن جعفر(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت علی اصغر(ع) متوسّل شوند، رفع گرانی و نزول باران را از خداوند بخواهند.
چهل تن از طلبۀ فاضل و متدیّن به امر مرجعیّت اعلای تشیّع به میعادگاه عاشقان شرفیاب شدند، زیارت عاشورا را طبق دستور آن مرجع آگاه انجام دادند، مسجد جمکران را به قصد «قم» ترک کردند. هنوز به دِه «جمکران» نرسیده بودند که بارانِ رحمت سیلآسا فرو ریخت و طلّاب ناچار شدند که لباسهای خود را در آورند، کفشهای خود را به دست بگیرند و از میان سیلابها عبور کنند.
3. داستان همسرِ صالحۀ استاد اشرف حدّاد را همه شنیدهاید که به زیارت عاشورا مداومت داشت، در شب اوّل رحتلش سه بار امام حسین(ع) به دیدارش تشریففرما شدند و در بار سوم امر فرمودند که عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند.
4. سیّد احمد رشتی هنگامی که از قافله عقب ماند و از زندگی دست شست، توسّل فراوان نمود، سرانجام به محضر کعبۀ دلها تشرّف یافت، حجّت خدا بعد از فرمان نماز شب و جامعۀ کبیره فرمود:
«شما چرا عاشورا نمیخوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا.»
5. مرحوم میرزا ابراهیم محلّاتی، عموی محروم آیت الله حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی، در شب 24 صفر 1336 ه .ق. در «شیراز» رحلت کرد. در همان شب مرحوم شیخ مشکور در «نجف اشرف» حضرت عزرائیل(ع) را در رؤیا دید و از او پرسید: از کجا تشریف میآورید؟ فرمود: از شیراز، از قبض روح میرزا ابراهیم محلّاتی میآیم.
از وضع آن مرحوم در عالم برزخ پرسید؛ فرمودند: «در بهترین حالت است، خداوند هزار فرشتۀ موکّل فرموده که از او اطاعت کنند.»
پرسید: از کجا ایشان به این مقام رسیده؟ فرمود: «او سی سال تمام بر زیارت عاشورا مداومت داشت.»
شیخ مشکور خوابش را برای میرزا محمّدتقی شیرازی نقل کرد، او به شدّت گریه نمود، گفته شد: خواب است. فرمود: بلی، ولیکن خوابِ شیخ مشکور است.
فردای آن روز تلگرافی از شیراز رسید و صادقه بودن رؤیای شیخ مشکور بر همگان ثابت شد.
6. مرحوم شیخ صدرا بادکوبهای که بر زیارت عاشورا مداومت داشت، در 11 شعبان 1392 ه .ق. درگذشت، پس از 23 سال هنگامی که قبر شریفش در موقع تخریب «وادی السّلام» توسط رژیم عفلقی شکافته شد، پیکر پاکشتر و تازه پدیدار گردید.
7. مرحوم حاج شیخ حسن فرید که داستان «سامرّاء» را از مرحوم حائری شنیده بود، به گرفتاری سختی مبتلا میشود، از روز اوّل محرّم به زیارت عاشورا شروع میکند، روز هشتم از برکت آن زیارت به صورت خارق العادّهای مشکلش حل میشود.
8. بانویی که تا بیست سال بعد از ازدواج اولاددار نمیشد، با مداومت بر زیارت عاشورا ـ به مدّت چهل روز ـ صاحب فرزند شد.
9. مرحوم آقا نجفی اصفهانی مینویسد:
دو چلّه زیارت عاشورا جهت مطالب مشروع خواندم و نتیجه گرفتم.
10. مرحوم حاج شیخ عبدالنّبی عراقی که کتاب ارزشمندی در کیفیّت مداومت بر زیارت عاشورا نوشته، انگیزۀ نگارش این کتاب را برآورده شدن حاجتی به برکت زیارت عاشورا معرفی میکند که به نظر ایشان محال عادی بوده است.
در شیوهای که ایشان بیان فرموده، سه روز روزه گرفته میشود، روز سوم غسل زیارت کرده، به صحرا رفته به خواندن زیارت عاشورا پرداخته میشود.
شعری از محمد رسولی/ چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را؟
عقیق: محمد رسولی شاعر جوان کشورمان شعری برای امام زمان سروده که می خوانیم:
چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را؟!
چه علتی بیاورم ندیدن مدام را؟!
شلوغ شد دل من از برو بیای هر کسی
ولی دوباره یاد تو شکست ازدحام را
منم که از تو دورم و صدای تو نمی رسد
وگرنه که تو میدهی جواب هر سلام را
نشانههای آخرالزمان رسیده پشت هم
وکرده است جابجا حلال را، حرام را
کم از جهاد نیست انتظار تو در این زمان
نه ساده نیست، هر کسی ندارد این مقام را
به این یقین رسیدهام که دیدنت ملاک نیست
جهان مگر ندیده بود یازده امام را؟!
تو روزی عدل و داد را اقامه میکنی و من
ز نام قائمت فقط بلد شدم قیام را
بعید نیست عاقبت فقط بخاطر حسین (ع(
تو زودتر بیایی و بگیری انتقام را
بیا بخواه خون آن ذبیح را که ذبح او
به کربلا تمام کرد حج ناتمام را