کل یوم عاشوا...
باید برای تعجیل در فرج مولایمان امام زمان(عج) دعای فرج را بخوانیم نه دعای سلامتی اش را که این دعا(دعای فرج) اینگونه است:(البته دعای سلامتی آقا برای سلامتی اش خوانده می شود):
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی
مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ
مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ
*********************
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در تمنّـای نگـاهت بی قــرارم تـا بیــایی
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خـاک لایق نیست آقا تا به رویش پا گذاری
در مسیرت جان فشانم گل بکـارم تا بیایی
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
بسم الله الرحمن الرحیم…اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه…
سلام اقا…
حالتان خوب است؟
چه می کنید با غربت و تنهایی ای که میراث پدران مظلومت بود و اکنون به شما رسیده است؟
اگر از حال ما بپرسید همه اش ملال است از دوری شما…
ملال است از دیدن حال و روز این روزهایمان…
از دیدن انسان نماهایی که به جایت نشسته اند و نسخه دنیا را می پیچند… برای اقتصادمان و دلارهایشان برنامه می ریزند… برای خانواده هایمان طرح می دهند… برای سیاست و مملکت داری مان نطق می کنند… برای امنیت و حریم مان نقشه می کشند و برای داشته هایمان پای میز مذاکره…یانه…میز محاکمه می کشندمان…
حال دنیایمان خوب نیست…
عده ای خوشبختند و خیلی ها نه… عده ای همه چیز دارند و خیلی ها هیچ… عده ای سازمان حقوق بشر دارند، شورای امنیت دارند، بانک جهانی دارند، اما سهم خیلی ها تنها کمیساریای عالی امور پناهندگان و اوارگان است و بس…
عده ای انقدر دارند که توان شمارشش را ندارند او خیلی ها انقدر ندارند که توان زنده ماندن…
بی تو سخت میگذرد بر ما… اقا…
نگذار به بی تو بودن عادت کنیم… نگذار درد و رنج هایمان را حاصل تقدیر بدانیم و راضی شویم به همیشه زیردست بودن، همیشه محروم ماندن، همیشه طعم استضعاف را چشیدن…
نگذار عادت کنیم که عده ای قلیل تصمیم بگیرند و عده ای کثیر تاوانش را دهند… نگذار عادت کنیم که وتو حقیست قانونی… نگذار به قانون هایشان عادت کنیم، به قانونگذارانشان، به مجریانشان، به قضاوتشان…
نگذار انچنان به بودنشان عادت کنیم که یادمان برود جای تو را گرفته اند، یادمان برود که حکومت حقی است که تنها به اهلش می رسد و هر که غیر او تکیه زند بر این مسند، ظلم کرده است بر بشریت… نگذار عادت کنیم بر این ظلم…
کاش… بیایی اقا…
بیا و به یادمان آور که حقمان این زندگی نیست، حقمان کوچک ماندن نیست، حقمان در حصار دنیا دست و پا زدن نیست…
به یادمان اور که آسمان و زمین با همه وسعتش برای ما تنگ است، ما آمده ایم که بزرگ شویم، آمده ایم که بی نهایت شویم…
بیا و از بنیان برکن نظامی را که جایزه صلح می دهد بر جلادانش و مدال افتخار می اویزد بر گردن گردنکشان…
بیا و نظمی نو درانداز تا بفهمند که حکومت رداییست که تنها برازنده قامت محمد (ص) و آل محمد (ص) است…
خدایا………….
مـدعیـان رفـاقـت ،
هـر کـدام تـا نـقطـه ای هـمـراهـند …
عـده ای تـا مـرز مـنفـعـت …
عـده ای تـا مـرز مــال …
عـده ای تـا مـرز جــان …
عـده ای تـا مـرز آبــرو …
و هـمـگان تـا مـرز ایــن جـهـان …
تـنـها تـویـی کـه همـواره مـی مـانـــی … !
رهـــــایم نـکــن . . .
خدایــــــــــــــــا
بابت هر شبی که بی شکر سر به بالین گذاشتم؛
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛
مــــــــــــــرا ببخــــــــــــــــــــــــش…..
خــــــــدایا؛
عزتی بالاتر از ان نیست من بنده ی تو باشم، و فخر و مباهاتی بالاتر از این نیست که تو پروردگار من هستی؛
خـــــــــــدایا؛ تو آنگونه هستی که من دوست می دارم؛
مرا نیز آنگونه قرار ده که خود دوست میداری؛!!!!
یا رب آن بنده شرمنده منم آن تبه کار وسر افکنده منم
آن خیانت گر بی شرم وحیا آن ستم پیشه درنده منم
من به انجام گنه چالاکم در معاصی دد غرنده منم
نیک هنگام عبادت بی حال تنبل و خسته وامانده منم
بی کم.بی پر و بالم یا رب مرغک عاجز و پرکنده منم
باز با این همه نومید نیم بر در عفو تو کوبنده منم
آن امینی که خیانت کاراست حال افسرده و پژمرده منم
آیت الله امیینیان آستانه اشرفیه
بخشی از دعای عرفه از دکتر شریعتی
خدایا!
…جهل و نادانی من و عصیان و گستاخی من، تو را باز نداشت از اینکه
راهنمایی ام کنی به سوی صراط قربتت و موفقم گردانی به آنچه رضا
وخشنودی توست.
خدایا!
پس هرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتی؛ هرچــه از توخواستم،
عنایتم فرمودی؛
خدایا!
هرگاه اطاعتت کردم، قدردانی و تشـکر کردی؛ و
هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتــــــهایم افزودی؛
و اینها همه چیست؟ جز نعمـــــت تمام و کمال و احسان بی پایان تو!؟ …
خدایا!
من کدام یک از نعمـــــــــت های تو را می توانم بشمارم یا حتی به یاد
آورم و به خاطر بسپارم؟
خدایا!
الطاف خفیه ات و مهربانی های پنهانی ات بیشتر و پیشتر از
نعمتــــــــهای آشکار توست. …
خدایا!
من را آزرمناک خویش قرار ده آن سان که انگار می بینمــــتت.
من را آنگونهحیامند کن که گویی حضور عزیزت را احســــاس می کنم.
خدایا!
من را با تقوای خودت سعادتمنــــــــــد گردان و با مرکب نافرمانی
ات به وادی شقاوت و بدبختی ام مکشان.
در قضـایت خیرم را بخواه و قدرت برکاتت را برمن فروریز تا آنجا که تأخیر
را در تعجیـــل های تو و تعجیـــــــل را در تأخیرهای تو نپسنـــدم.
آنچه را که پیش می اندازی دلم هوای تاخیرش را نکند و آنچه را که
بازپس می نهـی من را به شکــوه و گلایه نکشاند.
خدایا!
… من را از هول و هراس های دنیا و غم و اندوه های آخرت،رهایی
ببخش و من را از شر آنان که در زمین ستم می کنند در امان بدار. …
خدایا!
به که واگذارم می کنی؟…………………………
یا رب! یا رب! یا رب
*آیا دیدن امام زمان(عج) دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی میشود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟
دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانهروز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمیشود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسانهای معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه میکردند و حتی گاهی با آنها مخالفت میکردند.
دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمیشود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دستگیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.
مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را میبیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.
احمد بن حسن بن ابیصالح خجندی، مدتی در جستوجوی امام زمان(عج) شهرها را میگشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود، عاقبت نامهای از طریق حسینبن روح به این مضمون برای حضرت مهدی(عج) نوشت: «دل من، شیفته جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو میکوشم، تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».
جواب آمد: «هر کس در خصوص من جستوجو و تجسس کند، مرا میطلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک شود».
بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات کنیم، چه بسا دیدار حضرت مایه عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایه هلاکت انسان است.