روزگارررر............
در روزگاری زندگی میکنیم کـه:
هَرزگی “مـُـــــد” اســت !
بی آبرویــی “کلاس” اســـت !
مَســـــتی و دود “تَفـــریــح” اســـت !
رابطه با نامحرم “روشــن فکــری” اســت !
گــُـرگ بــودن رَمـــز “مُوفقیت” اســـت !
بی فرهنگی “فرهنگ” است !
پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه “رشد ونبوغ” است !
بــــــــــها..................
شهید جان ………. بهای خونت را دیدی؟؟؟؟؟چگونه؟؟؟؟؟؟؟ریختند؟؟؟؟؟؟؟؟
در اینده ای نزدیک..........
فاجعه ؟؟؟؟.................... !!!!
دختر خانم چادری فاجعه است !!
دختر خانم چادری که جلوی موهایش را مثل یک تاج خروس بیرون میآورد واقعا فاجعه است !
دختر خانم چادری ای که صدای قهقهه اش تا ده تا خانه آنطرف تر می رود فاجعه است !دختر خانم چادری که تمام اقوام و خویشانش برایش محرم محسوب می شوند فاجعه است !
دختر خانم چادری که با صورت آرایش کرده از خانه بیرون میرود واقعا فاجعه است !دختر خانم چادری ای که توی عروسی ها می رقصه واقعا فاجعه است !دختر خانم چادری ای که حاضره شب عروسی اش لباس نیمه عریان بپوشد فاجعه است !دختر خانم چادری ای که توی دانشگاه با پسرای همکلاسی اش بگو و بخند داره فاجعه است ! دختر خانم چادری ای که حیا نمی کند که توی تاکسی کنار یک پسره واقعا فاجعه است
اینها فاجعه اند
اما
دختر خانم چادری که وقتی یک دختر بد حجاب را می بیند و از او روی می گرداند نه تنها فاجعه است بلکه یک بحران شدید و خطر ناک است !!
براستی ما چادری ها تا حالا چه قدر توانستیم روی بد حجاب ها اثر مثبت بگذاریم
و نه تنها دید آنها را به پوشش عوض کنیم بلکه آنها را به چادر متمایل کنیم ؟
اگر کسی از ما بتواند یک دختر بد حجاب را با حجاب کند به معنای واقعی یک جهاد کرده است .
آیا تنها خود محجبه باشیم کافیست و دیگر تکلیفی نداریم ؟؟؟!!!
براستـــی چه بایــــــد کـــــــــــرد؟؟
بگذار تمام دنیا...........
ظهور نردیک است……….
مهدی جان بیا
معصومیت دختر 5 ساله ...........
دخترک رو به مادرش کرد و گفت: مامان چرا خانم مربیمون چادر میپوشه ولی شما نمی پوشی؟
مامانش جواب داد: آخه دخترم وقتی چادر میپوشم گرمم میشه. تازه چادر دست و پا گیر هم هستش.
دخترک با خودش گفت: چرا مامانم چادر نمی پوشه و میگه گرمم میشه و فردا صبح وقتی که رفت مهد کودک، همین سوال رو پرسید، چادر دست و پا گیره ولی شما چادر می پوشی؟ گرمتون نمیشه؟ دست و پاتون رو نمیگیره؟
خانم مربی یه لبخند زد و گفت: عزیزم فردا که اومدی مهد کودک جوابت رو میدم.
دخترک بعد از کلی اسرار و خواهش قبول کرد که فردا جوابش رو بگیره.
فردا صبح وقتی که دخترک منتظر جوابش بود، رفت پیش خانم مربی و گفت: خانم خب الان جوابم رو بده؟
خانم مربی هم گفت باشه عزیزم؛ بعد دستش رو کرد توی کیفش و یه چادر سفید کوچولو و خنک در آورد و گفت :
بفرما عزیزم اینو سرت کن ببینم چه شکلی میشی؟
بعد دخترک که داشت از خوشحالی بال در می آورد گفت: این مال منه؟ خوشگل شدم؟
خانم مربی هم جواب داده: آره که مال خودته خیلی هم خوشگلت کرده. حالا برو پیش دوستات و نشون شون بده؛ ولی نگی من بهت دادم ها وگرنه همه از من چادر میخوان!!
دخترک غافل از اینکه جواب سوالش رو نگرفته بود رفت پیش دوستاش و شروع کرد به پز دادن با چادر قشنگش.
عصر که دخترک میخواست آماده بشه و بره خون،خانم مربیش بهش گفت: دختر خوبم، تو چادر گرمت شد؟
دخترک گفت: نه!!!
خانم مربی دوباره پرسید: دست و پات رو چی؟ دست و پات رو گرفت؟
دخترک گفت: نه!!! خیییلی هم عالی بود. دستتون درد نکنه .
فردا صبح وقتی که مامان دخترک با چادر اومد درب مهد کودک تا دخترک رو مهد بزاره؛ یکی از پسر های مهد رفت پیش خانم مربی و گفت: خانم، نمیشه ما هم چادر بپوشیم مثل شما؟ چرا آقایون چادر نمی پوشن؟؟؟؟؟؟؟؟
کجایی نیوتون!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک سوال…؟
اگر پیرزنی دنبال آدرسی بگردد ، فقط با اشاره ای
جوابش را میدهند و غالبا هم نمیدانند…!
ولی در برابر زن جوانی همه 118 میشوند…
نزدیکترین راه تا مقصد
راههای فرعی!میانبرها!
و حتی چگونگی وضعیت آسفالت منطقه را گوشزد میکنند!
کجایی نیوتون!
که ببینی جاذبه جنسی چه میکند!!!
خرید مانتو............
رفته بود خرید مانتو. هنوز مردد بود که ایا میتواند چنین مانتو ی تنگ و کوتاهی را به تن کند یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بالاخره مد پیروز شد . کاش وقارش را به مد نمی فروخت……..
ارایش.........
قبل از بیرون رفتن ساعات زیادی را جلوی ایینه گذرانده بود. اما باز هم نگران این بود که ارایش صورتش دقیق نباشد ………… کاش به هر قیمتی، حتی نارضایتی خدا، راضی به تحسین دوستانش و نامحرمان نمیشد.
چادر خوشکل من....*....*....*
آنانکه چشمهایشان را کاملا بسته اند…
بدنهایشان را نمایان میکنند!
و آنانکه چشمهایشان را کاملا باز کرده اند…
بدنهایشان را پوشانده اند